شعری زیبا از سهراب سپهری
پیغام ماهی ها
رفته بودم سر حوض
تا ببینم شاید ، عکس تنهایی خود را در آب ،
آب در حوض نبود.
ماهیان می گفتند:
« هیچ تقصیر درختان نیست »
ظهر دم کرده ی تابستان بود ،
پسر روشن آب ، لب پاشویه نشست
و عقاب خورشید ، آمد او را به هوا برد که برد .
به درک راه نبردیم به اکسیژن آب .
برق از پولک ما رفت که رفت .
ولی آن نور درشت ،
عکس آن میخک قرمز در آب
که اگر باد می آمد دل او ، پشت چین های تغافل می زد،
چشم ما بود .
روزنی بود به اقرار بهشت !!
تو اگر در تپش باغ ، خدا را دیدی ، همت کن!
و بگو ماهی ها ، حوضشان بی آب است .
باد می رفت به سر وقت چنار .
من به سر وقت خدا می رفتم ....
مجموعه اشعار سهراب سپهری را ازکتابخانه عطاملک جوینی به امانت بگیرید!!!
[ شنبه 16 شهريور 1392برچسب:سهراب سپهری,پیغام ماهی ها,شعرزیبا,کتابخانه عطاملک جوینی,,
] [ 11:27 ] [ ،سعید فیضی، ][